توکی پونا

ساده ترین زبان دنیا

توکی پونا

ساده ترین زبان دنیا

سلام خوش آمدید

۲۲ مطلب با موضوع «فهرست واژگان :: کلمات ساده» ثبت شده است

pi یک حرف است. حرف ممیز. گاهی بین مضاف و مضاف الیه می آید و گاهی بین موصوف و صفت. کابرد آن وقتی است که نیامدنش موجب التباس (اشتباه) شود. pi معنی خاصی ندارد. برای مثال فرض کنید می خواهید بگویید: «میکده». آیا عبارت زیر مفید این معنا هست؟؟

tomo telo nasa

مسلما خیر؛ چون این عبارت به معنی «حمام/توالت دیوانه» است. بنابراین ضروری است که از ممیز مضاف و مضاف الیه استفاده کنیم.

tomo pi telo nasa میکده

مثال ها:

jan pi ma tomo

شهروند

jan lawa pi jan utala

فرمانده (رهبر سربازان)

jan lawa pi tomo tawa kon

کاپیتان (رهبر هواپیما)

jan pi pona lukin

شخص زیبارو

tomo pi mi mute

خانه ی ما

jan pakala pi utala suli

جانبازان جنگ جهانی

jan pi nasin sewi Pute

بودایی

نکته: برای جلوگیری از ابهام باید از pi استفاده کرد، در غیر این صورت این کاربرد صحیح نمی باشد. مثلا عبارت زیر نادست است:

jan pi ma مزرعه دار

قاعده: همیشه ما بعد pi باید دو یا چند کلمه باشد.

***

قاعده: وقتی مضاف الیه در اضافه ی ملکی یک اسم خاص باشد، آمدن pi ضروری است.

مثال ها:

tomo pi jan Lisa

خانه ی لیزا

kasi pi jan Lisa

گیاه لیزا

soweli pi jan Lisa

سگ لیزا

jan lawa pi nasin sewi Kolisu

پاپ (رهبر دین مسیحیت)

  • ۰ نظر
  • ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۷
  • jan pawa

این کلمه به چند صورت می تواند بیاید که در همه ی آن ها، مفهوم حرکت دیده می شود.

وقتی فعل باشد، به معنی "رفتن به، حرکت دادن" است.

مثال ها:

jan lili li tawa tomo sona.

بچه ها به مدرسه می روند.

mi wile tawa tomo telo.

من به حمام می خواهم بروم.

mi wile tawa ma tomo kepeken nasin ni.

من می خواهم به شهر به وسیله ی این راه بروم.

ona li tawa e kiwen ni.

او متحرک به سوی آن سنگ است.

نکته: مفعول tawa بدون e  می آید.

***

وقتی حرف اضافه باشد، به معنی "به، برای" است.

مثال ها:

mi toki tawa sina.

من برای تو حرف می زنم.

jan olin mi li kama tawa ma.

همسر من، به کشور می آید.

***

وقتی صفت باشد به معنی "متحرک" است.

مثال ها:

tomo tawa

ماشین (اتاق متحرک)

tomo tawa telo

کشتی، قایق

tomo tawa kon

هواپیما

***

وقتی اسم باشد، به معنی "حرکت" است.

tawa musi

رقص (حرکت سرگرم کننده)

  • ۱ نظر
  • ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۱
  • jan pawa

mama

پدر، مادر

jan sama

خواهر، برادر

meli sama

خواهر

mije sama

برادر

kiwen

سنگ

nasin

راه

lape

خوابیدن

pakala

زخمی کردن/صدمه زدن/آسیب زدن، شکستن، خراب کردن

  • ۰ نظر
  • ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۳۸
  • jan pawa

این کلمه به دو صورت می آید، گاهی فعل می آید که در این صورت به معنی «آمدن» است و گاهی حرف محول فعل است.

مثال ها:

jan lili li kama ala.

بچه ها نیاندند.

jan laso jelo lili li kama!

مریخی ها (اشخاص سبز رنگ کوچک) آمدند!

***

وقتی kama قبل از یک فعل بیاید، فعل را یک مرحله قبل می برد.

فعل مرحله ی قبل=فعل+kama

kama sona

آموختن، یاد گرفتن

kama jo

به دست آوردن

kama moli

در بستر مرگ افتادن

mi wile kama sona e toki Kanse.

من می خواهم زبان فرانسوی را یاد بگیرم.

  • ۰ نظر
  • ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۲
  • jan pawa

این کلمه به دو صورت ممکن است بیاید. یکی حرف اضافه و یکی فعل. وقتی حرف اضافه باشد به معنی «به وسیله ی» و وقتی فعل باشد به معنی «استفاده کردن، به کار بردن» است.

مثال ها:

mi moku kepeken ilo moku.

من به وسیله ی قاشق می خورم.

sina moli e pipi pimeja kepeken noka sina!

تو سوسکی را با پایت کشتی.

***

ona li kepeken e ilo mute.

او ابزار های زیادی را به کار می برد.

sina kepeken ala e lawa!

تو از کلت استفاده نمی کنی!

  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۲
  • jan pawa


walo
سفید، روشن
pimeja
سیاه، تاریک
laso
آبی
loje
قرمز
jelo
زرد
***
kule
رنگ
***
نکته: رنگ های دیگر به صورت ترکیبی ساخته می شود.
laso jelo
سبز
laso loje
بنفش
loje jelo
نارنجی
loje walo
صورتی
walo pimeja
خاکستری
laso walo
آبی روشن
loje pimeja
قرمز تیره
مثال ها:
sina jelo!
تو رنگت پریده است!
telo jelo
ادرار
telo loje
خون
mi jo e len noka laso.
من یک کفش آبی دارم.
  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۴
  • jan pawa

1- nena kon

بینی

2- uta

دهان

3- ijo uta walo

دندان ها (چیز سفید دهان)

4- sinpin

سینه، صورت

5- noka

پا، ساق پا، ران

6- poka

مفصل ران

7- insa

شکم

8- luka

دست، بازو

9- len luka

دستکش

10- nena kute

گوش

11- oko

چشم

12- lawa

سر، رأس

12- linja lawa

مو ها

13- monsi

پشت بدن

14- selo

پوست

نکته: برخی از این واژه ها معانی گسترده تری دارند:

nena

بیرون زدگی، کوه/تپه، دکمه

kon

هوا، باد، بو/رایحه/عطر، نفس (به سکون فاء)/روح

lawa

اصلی، مهم، رهبر/رئیس

linja

دراز، بسیار لاغر، شیء لرزان و ناپایدار و متزلزل مثل نخ، طناب، سیم و کابل

kute

گوش دادن، گوش کردن، شنیدن

  • ۰ نظر
  • ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۶
  • jan pawa

musi

سرگرمی، بازی، هنر

sona

دانش، دانستن، درک کردن

toki

صحبت کردن، گفتن، چت کردن، زبان

ma

زمین/خشکی/سرزمین، کشور، منطقه/ناحیه

sewi

بلند/مرتفع، برتر، آسمان

len

لباس

meli

زن

mije

مرد

  • ۰ نظر
  • ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۶
  • jan pawa

بسم الله

سلام. امیدوارم از آموختن توکی پونا لذت برده باشید. در این یادداشت می خواهم چند کلمه ی جدید را بیان کنم.

lukin

دیدن

wile

خواستن، میل داشتن، نیاز داشتن، مجبور بودن

jaki

کثیف، تهوع آور

tomo

خانه، ساختمان مسکونی، اتاق

ko

ماده ی قابل فشار دادن یا نیمه جامد

ni

این، آن

توجه: به نظر، مشار الیه در ni باید حاضر و قابل مشاهده باشد؛ بر خلاف ona که مشار الیه آن، باید غایب باشد.

mun

ماه

نکته: ni اسم نکره را معرفه می کند.

اسم معرفه=ni+اسم نکره

ممنون

  • ۰ نظر
  • ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۴
  • jan pawa

telo

مایع، آب

suno

خورشید، روشنی

ike

بد، زشت، پیچیده

utala

جنگ، جنگیدن

nasa

احمق، دیوانه، عجیب و قریب

olin

دوست داشتن

mute

بسیار، به زیادی

ضمایر جمع که قبلا گفتم به طریق ترکیبی ساخته می شود، عبارت اند از:

mi mute

ما (اول شخص جمع)

sina mute

شما (دوم شخص جمع)

ona mute

آنان، آن ها (سوم شخص جمع)

ممنون

  • ۰ نظر
  • ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۲
  • jan pawa
توکی پونا

لوگوی فوق، نماد زبان توکی پونا است. توکی پونا، در لغت یعنی زبان ساده. به راستی هم چنین است. این زبان بسیار زیبا، ساده و دوست داشتنی است. یادگیری آن بسیار سریع است، به طوری که ظرف مدت کمتر از یک هفته می توان آن را یاد گرفت. ایده ی توکی پونا این است که بیایید به جای اینکه دو شخص غیر هم زبان، کلا نتوانند با هم صحبت کنند، لا اقل اجمالا بتوانند مفاهمه داشته باشند. این زبان، یک زبان مصنوعی است و به هیچ وجه هدف یک زبان بین الملی را ندارد؛ چون یک زبان بین المللی باید بهترین باشد، در حالی که توکی پونا اصلا بهترین نیست، بلکه فقط ساده ترین است.

آخرین نظرات